*** بنام تو اي قرار هستي ***
سلام دوست خوبم . خوبي ؟؟؟؟مي پرسم و خودم به خودم جواب ميدم : آره خوبه ، حتما خوبه. حتما حتما خوبه . بايد خوب باشه. اين همه دعا ، اينهمه نذر و نياز ..................... دلم برات اينقدر تنگه كه گاهي احساس مي كنم ميخواد بتركه. قاصد مهربون خبر تازه اي نياورده ، و من هنوز چشم براهم ، هنوز هم منتظرت هستم، ميدوني گلم ،....... تالار عاشقان علي بسته شد ، نميدونم تا كي .... هيچي نميدونم..........اما نگران گيوه هات نباشه ، برش داشتم . پيش منه ، بردمش يه مكان مقدس ديگه . هرشب يه گوشه پنهانش مي كنم تا بلاخره بيائي و برش داري ،هرشب چهارده صلوات به نيابت تو ميفرستم، گاهي بهم ميگن بابا گفتن چهارده تا صلوات تو چرا اينقدر زياد ميفرستي ، و من ميگم اخه من نمايندگي دارم. من نماينده يه گل بي خار و خسم. يه عزيزي كه هرشب با اون دل زلالش با مولاش امير المومنين و با خانم فاطمه زهرا درد دل ميكرد و اخرش چهارده صلوات هديه ميكرد به چهارده نور آسماني. حتي اگر بيرون رفته بود از تالار برميگشت و صلوات هاشو ميفرستاد و سراغ گيوه هاي گمشده اش رو ميگرفت و وقتي پيداش نميكرد ميرفت............دلم ميخواد داد بزنم و اسمت رو صدا كنم : گلمرادددددددددددددددددددد آخه كجائي ؟؟؟!!! دل من گرفته اينجا ، دل من تنگه بي تو ، نگرانم ، آشفته ام ، گريانم، گلمرادددددددددددددد خوب بشو ،توروخدا خوب بشو و برگرد